ترس احساسی معمولاً ناخوشایند اما طبیعی است که در واکنش به خطراتِ واقعی ایجاد میشود. ترس را از اضطراب، که معمولاً بدون وجود تهدید خارجی رخ میدهد، باید جدا دانست. علاوه بر این ترس به رفتارهای خاصِّ فرار و اجتناب مربوط است، در حالی که اضطراب، ناشی از تهدیدهایی خواهد بود که مهارناپذیر و غیرقابل اجتناب تلقی میشوند. ترس معمولاً با درد ارتباط دارد. مثلاً کسی از ارتفاعمیترسد، چه، اگر در افتد آسیب جدی خواهد دید یا حتی خواهد مرد. بسیاری از نظریهپردازان، چون جان برودس واتسن و پال اکمن، پیش نهادهاند که ترس یکی از چند احساس بنیادین و فطری است (نظیر شادمانی و خشم). ترس از سازوکارهای بقا است و معمولاً در پاسخ به یک محرک منفی خاص روی میدهد.
رفتارگراییِ روششناختی، دیدگاهی تجویزی است، که در اینباره حرف میزند که مطالعهٔ علمیِ روانشناسی چگونه باید صورت بگیرد. این شاخه، ادعا میکند که روانشناسی، تنها باید خود را با رفتارهایِ (بیرونیِ) ارگانیسم، درگیر کند. روانشناسی نباید به بررسی حالتهایِ ذهنی مشغول کند یا تلاش کند که برایِ توضیحِ رفتارها، به یک سیستمِ پردازشِ اطلاعاتِ درونی در فرد متوسل شود. رفتارگرایانِ روششناختی میگویند که ارجاع دادن به حالتهایِ ذهنی (مثلاً به تمایلها و باورهایِ درونی یک انسان)، هیچ چیزی به دانشی که ما میتوانیم دربارهیِ منبعهایِ رفتارهایِ انسان بدانیم، نمیافزاید. حالتهایِ ذهنی، کاملاً شخصی هستند و در نتیجه، نمیتوان آنها را مطالعهٔ علمی کرد چرا که در علم، ما با چیزهایی سر-و-کار داریم که برایِ همه قابل مشاهده و قابلِ آزمایش باشند
رفتارگراییِ روانشناختی، برنامهای پژوهشی در روانشناسی است که هدفِ آن این است که رفتارهایِ انسانها و حیوانها را بر مبنایِ محرک، تقویت، تاریخچهٔ یادگیری و پاسخ، توصیف کند. به عنوانِ مثال آزمایشی را در نظر بگیرید که در آن، یک موش را برایِ مدتی گرسنه نگاه داشتهایم. اگر وقتی که چراغی در داخلِ قفس روشن میشود، موش در همان لحظه اهرمی را اتفاقی فشار دهد، به او غذا میدهیم. پس از چند بار تکرارِ این مرحلهها، موش اندک اندک، یاد میگیرد که هر گاه چراغ روشن شد، به سمتِ اهرم برود. در این آزمایش، روشن شدنِ چراغ محرک، فشار دادنِ اهرم پاسخِ موش و مرحلههایِ تکرار شدنِ آزمایش تاریخچهٔ یادگیری است.
تعیین رفتار اماج:ترس از گربه
نخستین مرحله از برنامه کار تغییر دهنده رفتار اماج است. رفتار اماج رفتاری است که مورد مشاهده قرار میگیرد اندازه گیری میشود این رفتاری است که باید تغییر یابد و اصلاح شود.
هدف برنامه:حذف یا کاهش استرس و ترس از گربهد به طوری که پس از اتمام دوره درمانی فرد بتواند از کنار گربه بگذرد
اماده کردن هدف رفتاری :مکان و موقعیتی که گربه وجود دارد.
ابعاد رفتاری:
الف)شکل ظاهری رفتار:فرد دچار بی قراری و ترس و فرار از محل شود .
ب)شدت یا نیرویرفتار:به حدی است که موقعیت اجتماعی و مکانی مهم نیست و به سرعت واکنش نشان می دهد جیغ میزند و محل را ترک میکند
نرخ فراوانی:در هفته دوسه بار که به طور اتفاقی در محل زندگی و مدرسه می بیند.
طول مدت رفتار:هنگامی که می ترسد تا نیم ساعت دچار استرس میشود و ارام و قرار ندارد .و مدام زمین را نگاه میکند.
دوره نهفتگی:پس از گذشت ۲ جلسه اموزش و نمایش تخیلی همچنان امتناع میکند.
مکان و موقعیت انجام رفتار بیشتر در مدرسه و سر خیابان محل زندگی .
کیفیت رفتار:
در جلسات تا سومین جلسه ترس باعث اجتناب میشد و همکاری لازم به عمل نمی امد.
سایر ویژگی های هدف رفتاری
الف)مشخص کردن رفتار یا عملکرد مورد نظر
ب)مشخص کردن موقعیت و شرایط رفتار
ج)تعیین ملاک و معیار پاسخ
انتظار میرود تا جلسه 7 با استرس کمتری با گربه مواجهه شود و محل را ترک نکند.
انتخاب وابستگی:
پیش ایند رفتار:هنگامی که گربه میبیند محل را ترک کند.
رفتار:با جیغ و فریاد محل ترک را ترک میکند.
پس ایند رفتار :اگر به رفتارت ادامه ندهی و رو خودت کنترل داشته باشی تا آخر این ماه لپ تاپ را برایت خریداری می کنند.
مراجعه کننده دختری 15 ساله است. که از حدود 7 سالگی ترس عجیبی با گربه دارد. که پیشینه آن این است که اولین بار برادرش او را ترسانده است. از جمله اول تا سوم همکاری لازم را نمی کرد و اجتناب می ورزید و از جلسه چهارم تا 10 ام از او خواسته شد به صورت تخیلی تصور کند.
که گربه ای در فاصله ی 300او ایستاده در جلسات اول دچار استرس و تیک پا می شد همزمان با تصور از او خواسته شد پارچه پشمالو بیاورد و همزمان با تصور پارچه پشمالو را نیز تصور کند در جمله ی دهم کمی بهتر بود و استرس آن کاهش پیدا کرده بود و باز مقداری استرس در بدن و چشمان او بود. جلسه 10 تا 14 همراه درما بخو به طرف گربه رفتیم باز هم کمی غقب تر از درمانگر حرکت می کرد درمانگر با دست زدن به گربه و بازی با او انجام داد در جمله 15 ام دختر کمی نزدیک گربه بود به فاصله 2 متر باز هم کمی استرس داشت ولی نه به شدت قبل دیگر محیط را به شدت ترک نمی کرد و به گربه نگاه می کرد. و به آرامی حرکت می کرد بعد از 14 روز از او خواسته شد دوباره تضاد در سر با گربه برخورد خود را بازگو کند فقط در این مرحله 2 متری یعنی حدود 30 درصد استرس مواجه می شد.
اجرای مراحل تغییر رفتار
1) حساسیت زدایی منظم و پله ای
2) مراقبه
3) تخیل هیجانی
نمودار ABA
نتیجه گیری:
همانطور که در نمودار مشاهده شد در هر مداخله و انجام تخیل هیجانی و برخوردار واقعی دفعات ترس فرد کاهش یافته که نه به صورت قسط ولی از میزان رفتار استرس زا کاهش یافته است.
منابع
سیف/ علی اکبر/ 1395/ تغییر و اصلاح رفتار و نظریه و روش آن/ تهران / نشر دوران