اپلیکیشن رسمی پوریا مظفریان را به صفحه اصلی خود اضافه کنید.
این صفحه را در مرورگر سافاری باز کنید.
در نوار پایین بر روی دکمه Share بزنید.
در منو باز شده در قسمت پایین گزینه Add to Home Screen را انتخاب کنید.
در مرحله بعد در قسمت بالا روی Add بزنید.

داستان عجیب فرار زندان هودینی!

امروز می خوام یه داستان عجیب ولی واقعی برات تعریف کنم ! تا حالا اسم کریس آنجل شعبده باز بزرگ به گوشت خورده؟ میدونستی یکی از بزرگترین شعبده باز های تاریخه ؟ به نظرت امروز می خوام در مورد کریس آنجل صحبت کنم ؟ نه !

امروز می خوام درمورد هری هودینی الگوی کریس آنجل صحبت کنم . از این شعبده‌باز تا سالها به عنوان بزرگترین شعبده باز دنیا یاد می‌شد. امروز می خوام در مورد داستان یکی از شعبده بازی های هودینی باهات حرف بزنم که دنیا رو تکون داد

در ادامه همراه من باش تا به سراغ این داستان جالب بریم

 هودینی کی بود؟

هودینی شعبده باز مجارستانی بود که توی آمریکا زندگی می کرد و از بچگی توی سیرک کار کرده بود ،  بنابراین با حقه های مختلف آشنا بود و می‌توانست شعبده بازی‌های زیادی انجام بده. هودینی یه مدت برای کسب درآمد توی یه قفل سازی مشغول بود .ترکیب شعبده بازی و قفل سازی باعث شده بود هودینی به اوج شهرت برسه. حتما میپرسی چطوری ؟

هودینی از بچگی توی سیرک کار کرده بود و با انواع حقه ها آشنا بود!

 هودینی : استاد فرار!

هودینی متوجه شد میتونه قفل ها رو باز کنه فقط کافیه یکم جذابیت ظاهری مثل شعبده بهش اضافه کنه تا همه مجذوبش بشن . برای همین تصمیم گرفت با کمک شعبده از زندان های بزرگ فرار کنه! اون به زندان های مختلف می رفت و برهنه می شد و با دست خالی شروع به باز کردن قفل زندان ها می کرد. البته اون یه سوزن خیلی کوچیک رو توی موهاش یا دهانش مخفی می کرد و با همان سوزن قفل ها رو باز میکرد

با اینکه اون موقع اینترنت نبود ولی هودینی به شهرتی جهانی رسیده بود و همه اون رو می‌شناختند. ولی این برای هودینی کافی نبود برای همین هودینی یه ادعای عجیب و غریب کرد!

 ادعای عجیب هودینی

هودینی ادعا کرد میتونه توی هر زندانی که باشه قبل یک ساعت قفل اون رو باز کنه و از اون زندان خارج بشه. این یه ادعای بزرگ و عجیب بود و همه منتظر بودند ببینند چه اتفاقی قراره بیافته!رئیس یه زندان قدیمی در جنوب آمریکا این خبر و شنید و هودینی رو به زندان دعوت کرد تا ادعاش رو عملی کنه

شهرت هودینی

این خبر همه جا پیچید. خیلی از مردم به زندان رفتند و منتظر شدند تا هودینی این شعبده رو انجام بده . به نظرت هودینی تونست از زندان بیاد بیرون؟

 روز انجام شعبده!

هودینی با اعتماد به نفس کامل و با یه دست کت و شلوار شیک وارد سلول زندان شد و در فلزی زندان هم روی اون بسته شد. هودینی اول کت و بعدش یه سیم نازک از داخل کمربندش درآورد و شروع کرد به باز کردن قفل. هودینی یک ساعت زمان داشت و مطمئن بود میتونه توی این یک ساعت قفل و باز کنه

نیم ساعت گذشته و هودینی نتونست قفل و باز کنه ! اعتماد به نفسش جاش رو به اضطراب و استرس داده بود. عرق از سر و صورت هودینی سرازیر شده بود و درنهایت  هودینی بعد از دو ساعت شکست خورد و کف سلول زندان دراز کشید. اون خیلی احساس شکست می‌کرد

توی همون لحظه ای که نا امیدی تو چهره هودینی مشخص بود ناگهان در سلول باز شد! اون هم نه به دست هودینی ! در به این دلیل باز شد که از اول قفل نبود! کافی بود هودینی در رو به سمت خودش بکشه تا در به راحتی باز بشه! رئیس زندان در رو قفل نکرده بود تا ببینه هودینی تو این لحظه چه کاری انجام میده!

ولی هودینی اطمینان داشت که اون در قفل شده و تو ذهن خودش به این باور رسیده بود که این قفل با بقیه قفل ها فرق داره . در واقع این در توی ذهن هودینی قفل بود و باور ذهنی هودینی بهش اجازه نمیداد حتی قبل از تلاش برای بازکردن قفل ، یک بار در رو چک کنه و ببینه اصلا قفل هست یا نه !

اگر دانش آموز کلاس دهم هستی و می خوای ریاضی دهم رو کامل یاد بگیری، می تونی از دوره آموزش ریاضی پایه دهم پوریا مظفریان استفاده کنید.

 قفل ذهن

ذهن انسان خیلی قدرتمنده . همونطور که میشه یه کاری کرد که ذهن منبع حس های مثبت و خلاقیت باشه در عین حال میشه کاری کرد که ذهن به زندان تبدیل بشه و خود فرد رو توی اون زندان زندانی کنه!حتماً تا حالا توی زندگیت با این قفل های الکی مواجه شدی. حتما تا حالا توی زندانی که فکرت برات درست کرده گیر کردی. حتما تا حالا بعضی از مسائل رو اونقدر به خودت سخت گرفتی که نتونستی اونا رو حل کنی.

یه موقع هایی هست میخوای یه کار جدیدی رو شروع کنی ، مثلا میخوای درس بخونی ، کار کنی ، ورزش کنی یا حتی یه عادت مثبت توی زندگیت به وجود بیاری ولی احساس میکنی یه چیزی مانعت میشه ! احساس میکنی توی ذهنت داره یکی باهات حرف میزنه و بهت میگه نمیتونی ! میگه تو قراره شکست بخوری! میگه  این کار بی فایده است ! این صدا همون قفل ذهن توعه! نباید بذاری این قفل ها زیاد بشن چون قدرت تصمیم گیری و انتخاب رو ازت میگیرن !

هودینی قبل از اینکه شروع به بازکردن قفل در کنه ، باید قفل توی ذهنش رو باز میکرد. این قفل توی ذهنه که باعث میشه نتونی هیچ کاری کنی پس یه بار برای همیشه تلاش کن و این قفل ها رو باز کن !

اگر هم به عنوان دانش آموز کلاس دهم می خوای برای ریاضی یازدهم آماده بشی یا اصلا خودت یازدهمی می تونی از دوره آموزش ریاضی پایه یازدهم پوریا مظفریان استفاده کنید.

ذهن تو قویترین نیروی توئه! این ذهن توئه که بهت میگه نمیتونی! بهت میگه تو برای این کار ساخته نشدی! مطمئن باش هیچ کدوم از اینها واقعیت نداره!هر موقع احساس کردی یه صدایی توی ذهنت بهت میگن نمیتونی ، به یاد داستان هودینی بیفت. توی زندگی واقعی هیچ در بسته ای وجود نداره فقط کافی شجاعت عبور کردن از همه درها رو داشته باشی.

تمام !

نظرات کاربران
نام و نام خانوادگی:
ممنونم که نظرت رو با بقیه به اشتراک گذاشتی.
پاسخ
سینا
انتظار داشتم واقعی باشه نه داستان انگیزشی. وقتی از اسم شخصیت واقعی استفاده می کنی باید داستانتم واقعی باشه. اگه به داستان نویسی علاقه داری خودت یه شخصیت خلق کن. شخصیت دیگران رو دسکاری نکن. مطمئنن هودینی جزو باهوش‌ترین آدمای دنیا بوده که شعیده بازی سبک خودش رو خلق کرد. قفل ذهن چه مسخره بازی ایه 😒
14:02 - 1401/05/12
پاسخ
علی
خوبه ک ادم تخیلاتشو به عنوان واقعیت ب مردم بفهمونه.افرین جالب بود
18:47 - 1401/04/18
پاسخ
محسن
من فقط یه مشکل کوچیکی با این روایت یا قصه دارم . اینکه توی کدام یکی از زندانهای دنیا به سمت داخل سلول زندانی دستگیره میگذارن که طرف بتونه یا بخواد درب رو خودش باز یا بسته بکنه؟ اگر در سلامت عقل وارد سلول میشد (مست یا بیهوش یا .... ) نبوده میتونسته از روی صدای درب در زمان بسته شدن بفهمه که آیا درب رو قفل کردند یا نه چون خود این قضه مهمه که بدونه درب دوبار قفل شده یا یکبار در هر صورت این خاطره یا قصه یا روایت چیز جالبیه اما حقیقت بودنش جای بحث داره. با عرض خسته نباشید
10:29 - 1401/01/25
پاسخ
محسن بهي زاده
عالي بود كاملا درسته قفل ذهن كه باز بشه خيلي چيزها سهل و اسان هستند 👍👍👍👍👍
20:59 - 1400/11/12
پاسخ
حاتمی
انشالا موفق باشی
14:17 - 1400/09/02
پاسخ
Hadis
فوق العاده
00:30 - 1400/08/15
پاسخ
سونیا بیگی بابابیگی
استاد واقعا جالب و فوق العاده بود
22:54 - 1400/06/21
پاسخ
شکوفه حمزه
عالی بود واقعا 👌👌👌👌
13:29 - 1400/06/08
پاسخ
زهرا سادات موسوی
👌
11:06 - 1400/04/05
پاسخ
لی
عالیییییییی خیلی داستانش جالب بود
11:41 - 1400/01/23
پاسخ
آرزو علیزاده
بهترین داستان حقیقی بود که تا حالا خوندم و با تمام وجودم بهش اعتقاد دارم. این یک داستان کاملا واقعیه. اگه یه قفلی رو اول توی ذهنت بتونی باز کنی توی زندگی واقعیت هم صددرصد میتونی بازش کنی. تمام
14:29 - 1400/01/21
پاسخ
ریحانه نعمتی
عالی بود👏👏🙏 همیشه اون حسی که بهت امید میده توجه کن
01:09 - 1400/01/17
پاسخ
ابراهیم ملکی جنتی
بیگ لایک
01:02 - 1400/01/17
پاسخ
سید میکائیل کوثری نژاد
واقعا که اونجوریه. کاری رو که میخوام انجام بدم اول باید تو ذهنم اون کارو انجام بدم. وقتی تو ذهنم تونستم موفق بشم یعنی واقع بینانه بود اونوقت باید عمل کنم.
23:58 - 1400/01/13
پاسخ
فاطمه ترشیزی
چقدر عالی چقدر خوب که داستان کوتاه و آدم خسته نمیشه از مطالعه
13:37 - 1400/01/13
پاسخ
ابوالفضل نِزِشتی
بهترین داستانی بود که خوندم و فهمیدم انسان با ذهن بسته نمیتونه به موفقیت برسه و فقط با ذهن باز میشه همه ی درهای بسته رو باز کرد
13:11 - 1400/01/13
پاسخ
مرضیه
براوو. عالیست. فقط باید برای رهایی از زندان ذهن، تمرین و ممارست زیادی کرد.
09:39 - 1400/01/13
پاسخ
دریا محمودی
چه قشنگ واقعا قبول دارم ...👌👌
19:52 - 1400/01/12
پاسخ
معصومه
بسیار عالی من زندگی پر از فراز نشیبی داشتم بارها خواستم خودمو بکشم خسته شدم ولی با ز به خدای بزرگ توکل کردم نجات پیدا کردم
17:22 - 1400/01/12
پاسخ
فاطمه
عالی بود
15:17 - 1400/01/12
keyboard_arrow_up